دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 349775
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۸
12

حوزه/ نشست علمی «هزار سید مرتضی» امروز با حضور اساتید، کارشناسان و طلاب به همت موسسه اشراق حکمت اسلامی در مدرسه علمیه معصومیه(س) قم برگزارشد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی در این همایش گفت: بازشناسی و اهمیت پیمایش فقه شیعه، بازشناسی روش های فقها، می تواند به شناخت دو مکتب علمی شیخ طوسی و سید مرتضی کمک کند.

وی افزود: سید مرتضی پاره ای از عناصر روشی را پذیرفته بودند که هم در شناخت زیرساخت های اجتهادی و سیر اجتهادی و منابع و هم در خود اجتهاد از آن کمک می گرفتند.

رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی بیان کرد: این دو شخصیت پایه ریز و پایه گذار اجتهاد بودند و هر دو تعریف اجتهاد را بیان می کردند و هم در عملیه الاجتهاد نظریات خود را بین می کردند.

وی گفت: فلسفه فقه ابداع شیعیان است و اهل سنت این مباحث را از اخیرا از شیعیان گرفته و روی آن کار می کنند؛ باید دید که چه پروژه ای برای این امر اختصاص یافته است که این نگاه ابتدایی سید مرتضی را دوباره احیا و پیگیری کرد.

حجت الاسلام والمسلمین مبلغی افزود: عناصر روشی سید مرتضی هم در نگاه خود نسبت به نظریه الاجتهاد و عملیه الاجتهاد وجود دارد که نخستین عنصر آن یقین است؛ ایشان می فرمودند که ما نباید به کمتر از یقین در حل مباحث استناد بجوییم؛ گمان باید از سیر مطالعات و روش ما به دور گذاشته شود که این نقطه نقطه تفاوت بین سید مرتضی و شیخ طوسی است.

وی گفت: شیخ طوسی بحث گمان را به شیوه ای تئوریزه کردند که مشکلی در این زمینه ایجاد نشود؛ البته سید مرتضی این بحث را اصلا قبول نمی کرد؛ ابن ادریس که معترض بر شیخ طوسی بود، طرفدار اندیشه یقین محور سید مرتضی بود که می خواست این ادبیات و نگاه را توسعه دهد و تا حدودی نیز به پیش رفت.

حجت الاسلام والمسلمین مبلغی اظهارکرد: استناد به مبانی کلامی، دومین عنصر در شناخت تفکر اجتهادی سید مرتضی است؛ این استناد بیش از اینکه خودآگاه باشند ناخودآگاه است؛ البته اخباریون به مبانی کلامی نگاهی بر خطا داشتند و شاید هیچ گاه اصولیون درگیر با اخباریون به مبانی کلامی از سر ضرورت رجوع نکردند.

وی بیان کرد: یکی از مبانی مهمی که باید در خصوص بازشناسی اندیشه های سید مرتضی و شیخ طوسی ارایه کرد در حوزه قرآنی است که باید در این عرصه به کنکاش های مهمی دست زد.

این استاد حوزه اظهارکرد: سید مرتضی بر عقل در فهم پروژه و نظریه اجتهادی جایگاه بسیار ویژه ای قائل بودند و از انعطاف ها ونکات مثبت و فعال و قابل بررسی در روش ایشان می توان بر همین نکته اشاره کرد.

وی گفت: بحث سیر اجتهاد به رغم قوت و گسترده آن، نگاه حوزه ما به مقوله اجتهاد به صورت کلان و به ویژه سیر مراحلی اجتهاد یک نگاه پرمطالعه و دارای خبر ویژه نیست؛ با اینکه سیر اجتهاد یک مقوله بسیار مهم است که بخشی از اجتهاد است.

حجت الاسلام والمسلمین مبلغی بیان کرد: مرحوم سید مرتضی در حد ادبیات آن موقع به این سیر توجه داشته است؛ ایشان در گفتمان اجتهادی خود سه مرحله را در نظر می گیرد؛ ایشان می گوید وقتی می خواهیم یک اجتهادی را با یک سیر بررسی کنیم از سه حالت خارج نیست که یا اجماع است که به آن اجماع با خیال راحت استناد می جوییم؛ یا اینکه فقها در مساله دچار به اختلاف شدند، در اینجا باید به سراغ یک دلیل قاطع از کتاب و سنت برویم؛ در مورد سوم این است که اختلافی وجود ندارد با مراجعه به اقوال و نگاه آزاد این سیر دنبال می شود حتی آرای علمای اهل سنت نیز بررسی می شود یعنی مبنا در اینجا عقل است.

در پژوهش ها و ارج نهادن باید آرای همه را بررسی کرد

در ادامه  حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدی نیز گفت: در پژوهش ها و ارج نهادن باید آرای همه را بررسی کرد؛ در قرآن بحث دفاع از مظلوم بیان شده است که در اینجا محدودیت دینی بیان نشده است.

وی افزود: شیخ اشراق شاگردی به نام هبه الله کموله داشت که یهودی بوده است که ایشان از وی درس گرفت؛ وی 23کتاب علیه پیامبر اسلام (ص) نوشت که البته توهین نکرده است و علمای ما با همان ادبیات جواب او را دادند.

استاد حوزه گفت: آیت الله شعرانی زبان عبری بلد بودند که نزدیک یهودی در تهران آموزش دیده بود؛ روش سید مرتضی هم همین بودکه به هر شخصیت اخلاقی و علمی احترام می گذاشتند.

امسال هزارمین سال وفات سید مرتضی است

رئیس دانشگاه قرآن و معارف تصریح کرد: امسال هزارمین سال وفات سید مرتضی است؛ شیخ مفید استاد شیخ طوسی و سید مرتضی است؛ شیخ مفید چون سقراط است و سید مرتضی چون افلاطون و شیخ طوسی نیز چون ارسطو بودند؛ اختلافات ارسطو و افلاطون زیاد بود؛ ارسطو ریاضیات و هندسه بلد نبود، ولی برعکس افلاطون استاد ریاضی بود؛ افلاطون اهل شعر نبود، ولی ارسطو برعکس؛ تفکر افلاطون، عقلی بود و ارسطو حسی بود.

مدیر مدرسه علمیه  حضرت ابولفضل(ع) اظهارکرد: تفاوت شیخ طوسی و سید مرتضی نیز همین شکل بود؛ در نگاه این دو عالم بزرگ نیز چنین بود؛ سید مرتضی در فقه طرفدار وحدت شیعه و سنی بود؛ در الازهر پایان نامه هایی نوشتند که سید مرتضی سنی معتزلی است که البته درست نیست؛ بر عکس شیخ طوسی که فکر ضد ایشان را دارد.

وی گفت: نوع عصمت از دیدگاه شیخ طوسی و سید مرتضی و نوع نگرش آنها به قرآن با هم تفاوت دارد؛ در اصول فقه و فقه هم این دو تفاوت های نظری زیادی با هم دارند.

حجت الاسلام والمسلمین عابدی بیان کرد: اجماعات سید مرتضی و شیخ طوسی نیز بسیار بحث جالبی است؛ یکی از مراجع بزرگ ما، در کتاب های خود به شکل مکرر بیان می دارند که اجماعات سید مرتضی اعتبار ندارد؛ حتی در برخی آثار بیان می کنند که شیعه به اجماعات ایشان اعتباری نمی نهد که البته باید این نگاه را بیشتر مورد بررسی قرار داد.

وی افزود: در زمان سید مرتضی، سنی ها چهارصد مذهب داشتند؛ سید مرتضی برای نوشتن کتاب انتصار بیان می کردند که این نظر نظرشیعه است و ایشان برای این مساله همه این چهارصد مذهب را مطالعه می کردند؛ ایشان بدون هیچ شک و تردیدی هر بحثی که مطرح کردند را با مطالعه همه این آثار بیان کردند و این کتاب کوچک بیش از کتاب بحارالانوار وقت برده است.

استاد حوزه گفت: پس از درگذشت سید مرتضی، شیخ طوسی مرجع عام شدند و 12سال بعد سلطان طغرل بیک، وارد بغداد شد و دعوای سنی و شیعه را آغاز کردند و کتابخانه ایشان در بغداد آتش گرفت و شیخ طوسی به نجف رفتند و حوزه علمیه نجف را بنا کرد؛ شیخ طوسی در زمان زنده بودن سید مرتضی قائل به عمل خبر متواتر بودند، ولی پس از سال 448 که کتابخانه های شیعه آتش گرفت، شیخ مجبور بود که کتب را بازنویسی کند؛ ایشان در این شرایط مجبور شدند به ظن و خبر واحد رجوع کنند و این تفاوت رای از اینجا ناشی می شد.

وی افزود: سید مرتضی زمانی که خبر متواتر و خبر یقینی را مطرح می کردند به جهت و حسب زمان خود درست می گفتند و شیخ طوسی هم در زمان خود درست می گویند.

حجت الاسلام والمسلمین عابدی بیان کرد: ولی در بحث اجماع باید گفت، سید مرتضی بیان می کند «ممن فردت به الامامیه»؛ هر عالم شیعه این عبارت را اینگونه معنی می کند که چیزی که شیعه در مقابل همه سنی ها بیان می کند؛ اینهایی که سید مرتضی ادعای اجماع کرده است و شیخ طوسی نیز خلاف آن را بیان کرده است و به همین دلیل می گویند که اجماعات سید مرتضی اشتباه است و این اشتباه از اینجا است؛ مشکل این بود که علمای ما از این کلام سید مرتضی اتفاق و اجماع را می فهمند و می گویند ایشان ادعای اجماع کرده است؛ ولی شیخ طوسی در این مسایل ادعای اجماع بر خلاف کرده است و به همین دلیل می گویند که اجماع سید مرتضی اشتباه است.

وی گفت: اجماعات سید مرتضی درست و این اشکالات به ایشان درست نیست و به این خاطر است که این برداشت ها درست نیست؛ این چیزی که ایشان از ممن فردت بیان می کند این است که سید مرتضی در یک زمانی بود که علمای سنی اصلا شیعیان را عالم حساب نمی‌کردند؛ البته این سخن را علامه طباطبایی 50سال پیش هم بیان کردند؛ امروز است که با درخشش علمای شیعه شیعه بازشناسی شد ولی در زمان سید مرتضی این عیب وجود داشت که هر حرفی که شیعه بیان می کردند و سنی ها مخالفش بودند؛ به همین خاطر می گفتند که شیعه جدای از دین سخن می گویند.

این استاد حوزه عنوان کرد: سید مرتضی بیان کردند که این« ممافردت» این نیست که این سخنی است که فقط شیعه می گوید و سنی نمی گوید؛ یعنی اینکه شیعه بحثی را اگر مطرح می کنند که سنی ها موافق آن نیست مهم نیست؛ زیرا شیعه بر اساس نظر اهل بیت این مساله را بیان کرده اند؛ ایشان در لابه لای مسایل نام هایی از علمای اهل سنت را بیان می کنند که حرف شیعه را تایید می کنند؛ «ممن فردت» یعنی اینکه شیعه بحثی را مطرح می کند، ولی سنی ها اکثرا مخالف هستند، ولی یک یا دونفر موافق آن هستند؛ پس منظور ایشان اجماع نبوده است.

حجت الاسلام والمسلمین عابدی بیان کرد: شیخ طوسی نمی خواستند که اجماع های لطفی خود را در مقابل سید مرتضی قرار دهد؛ شیخ می خواست در مقابل اهل سنت بحثی را بیان کنند؛ ایشان به دنبال احادیث و دلایل عقلی بودند؛ ایشان به دنبال تکثیر ادله بودند و می خواستند در این عرصه ادله را در مقابل سنی ها زیاد کنند.

وی گفت: اگر امروز تفسیر چهارجلدی به نام سید مرتضی بیان شده است، استنادات قرآنی سید مرتضی در کتب ایشان است که جمع آوری شده است.

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha